حسین الشهید کاروان اسرا زمزمه بالانشین شدیاحسان جاودان

از تل می دیدمت / نقش زمین شدی
حالا عزیز من / بالانشین شدی
دستم نمی رسه / کاری کنم برات
نه واسه روتو، نه /خاکستر موهات
ای جان من - آغوش منه جای تو
داداش - سینه می کوبم پای تو
ای روحم - ای جانم
قاریِ - قرآنم
جانم حسین ...

 

از روی نی ببین / دستای بستمو
این قامت خمو / پاهای خستمو
بازم برام داداش / شدی تو سایبون
تو روی نیزه ای / من زیر تازیون
می بینی از - بالا این سوخته معجر رو
داداش - می بینی روی خواهر رو
می زنن - بی حساب
هم منو - هم رباب
جانم حسین ...

 

اینجام که باز داداش / کرببلا شده
رگهای گردنت / با نیزه واشده
خونه سرت داداش/از اشک کوفیا
از سنگ و تیغ و تیر/ از نیزه و عصا
مگه گودال - میره دیگه از یادِ من
می زد - بی حیا عمودِ آهن
رفتی ای - با وفا
کشتیم ای - سر جدا
جانم حسین ...

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]