حسین الشهید ورود به کربلا واحد نيست آشنايیاکبر خلیفه

ماغريبيم و نيست آشنايی
اين زمين ميده بوی جدايی
داداش بيا برگرديم 3

ای قرار بی قرار، اين قلب زارم
لرزه افتاده به دستام، دلشوره دارم
توی اين دشت پر از غم، دووم نيارم
حسين / نذار كه خواهرت اسير غم بشه
حسين / نذار كه قامتم ز غصه خم بشه
حسين / می ترسم از سر تو مويی كم بشه
داداش بيا برگرديم 3

 

نينوا داره نوای، نامهربونی
اين زمين انگار نداره، آب روونی
ترس من از اينه داداش، تشنه بمونی
حسين / عجب سوز و گدازی داره آفِتاب
حسين / توو اين صحرا نشيم يه وقت بدون آب
حسين / دلواپسم برای اصغر رباب
داداش بيا برگرديم 3

 

بی قراریتو نپوشون، از چشم خواهر
اشک غم داری ميريزی، چرا برادر
از نگات معلومه هستی، دلتنگ مادر
حسين / مادر می گفت ببوسم حنجر تو رو
حسين / می گفت يه روزی ميبرن سر تو رو
حسين / ورق ورق ميبينم پيكر تو رو
داداش بيا برگرديم 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]