حسین الشهید ورود به کربلا زمزمه جای ما توو صحرااحسان جاودان

با ورود به سرزمین کربلا حضرت مشتی خاک برداشت و آن را بوئید...

این دستی که شده / با خاک غم رفیق
تنها بهش میاد / انگشتر عقیق
نیگا چقد مثه / پیغمبره علی
خاکی شده عبات / فدا سر علی
انّا لله - یعنی دلشورم بیرا(ه) نیس
ای وای - جای ما که توو صحرا نیس
دردِ تو - به جونم
گریونی - گریونم
غریب حسین

 

این سرزمین پر از / دلتنگیه همش
پیش فراتمو / می ترسم از عطش
اینجا که تا یه شهر / یک روزی فاصله اس
گوشم چرا پر از / تکبیر و هلهله اس
میاد داداش - به گوشم صدای مادر
دائم - میگه ای بریده حنجر
بنیَّ ، قتلوک
عطشاناً ، ذبحوک
غریب حسین

 

اون تپه رو ببین / لبریزه از نوا
انگار داره منو / هی می زنه صدا
اون گودی و ببین / پایین بوته ها
افتاده نزدیکش / یه تکه بوریا
من از حالا - می‌بینم بی سر افتادی
زیر - پای یک لشگر افتادی
ای تنها ، عشق من
شاه بی ، پیراهن
غریب حسین

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]