حسین الشهید شب عاشورا زمزمه دل پريشونه زينبعلی صالحی

مى بينى داداش / دل پريشونه زينب
بعيده تا صبح / زنده بمونه زينب
محاسنت رو دست كشيدى
معلومه از همه بريدى
اليه راجعون مى خونى
يعنى به آخرش رسيدى ۲
سايه ی سرم - خيلى مضطرم
خاليه چه قدر - جاى مادرم
اى حسين من ۴

 

خيمه رو ديدى / كسى خوابش نبرده
دنياى نامرد / مارو كجا آورده
بگو واسه فردا برامون
چه خوابايى ديدن داداش جون
چرا دارى خار مغيلان
جمع مى كنى از توو بيابون ۲
دست تقديره - اما دلگيره
شاه غريب ميشه - لشكرش ميره
اى حسين من ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]