بیخود شدم دوباره به شوق بهارِ خود
چون گردباد چرخ زدم بر مدارِ خود
عین خیال فارغم از خط و مرزها
من بیشمار خاطرهام در شمارِ خود
جمعِ مُکسَّرِ من و منهای دیگرم
بین هزار آینهام در کنار خود
هرچند حد و حصر ندارد جهانِ من
گاهی به آه میگذرم از حصارِ خود
با عطرِ یک نسیم از این چرخه میروم
پَر میکشم از این همه خود تا نگارِ خود
در سِلکِ ما کمالِ جنون منزلِ رضا ست
پایانِ این تلاطمِ ما ساحلِ رضا ست
صبر است علی، عطاست علی و رضا علی
نام خدا علیست، به نام خدا علی
رهبر علی، امام علی، پیشوا علی
مولا علی، امیر علی، مقتدا علی
هم بوالحسن رضاست و هم بوالحسن علی
هم مرتضی رضاست و هم مرتضی علی
گاهی صدا زدیم خدا را به یا رضا
گاهی صدا زدیم خدا را به یا علی
رو سوی هر طرف که شود سوی حیدر است
مشهد علی، نجف علی و سامرا علی
شهر نجف اگرچه در عالم زبانزد است
ایوان طلای شاه نجف رو به مشهد است
در طوس بقعهای ست که باغ بهشت ماست
(بحار ج۱۰۱ ص۳۶۷)
آنجا ستارهای ست که سرچشمهی هُدیٰ ست
(منلایحضرهالفقیهج۲ص۵۸۵)
فرمود در زیارت او حضرت جواد
هرکس که گشت زائر او ، زائر خداست
(کافی ج۴ ص۵۸۴)
باشد بهشت روزیِ جویندگان آن
در نزد ما بهشت همان مشهدالرضاست
آن مشهدالرضا که ثواب زیارتش
بالاتر از زیارت سلطان کربلاست
(کافی ج۴ ص۵۸۴)
آن مشهدالرضا که ثواب زیارتش
صدها برابرِ سفرِ خانهی خداست
(بحار ج۱۰۱ ص۳۶۷)
هرچند اجر زائر او در حساب نیست
در عاشقی ملاک، ثواب و عقاب نیست
✅ شاید با دعای شما کامل شد