علی المرتضی ، مناجات شهادت زمینه بعلیِِ روی لبامداود قاضی

با یه دل خون - حال پریشون
اومدم ای خدای من با چشم گریون
رویی ندارم - دل بی قرارم
ببین مثه ابر بهاره که میبارم
بعلیِِ روی لبام
الهی العفو توو صدام
قسمت میدم ای خدا
که بگذری تو از گنام
به محمد و به حیدر / به حسن کریم مادر
قسمت میدم به زهرا / به حسین شهید بی سر
الهی العفو ۴

 

از شوق دیدار - میلرزه دستام
دیگه رسیده موقع دیدار زهرام
ذکر یا زهرا - مونده رو لبهام
چادر زهرام و بذارید روی چشمام
همش به یاد اون روزام
جلوی چشم بچه هام
دستام و بسته بودن و
میزدنش جلو چشام
درِ خونم و سوزوندن / دستای من و که بستن
بمیرم برای زهرام / آخه پهلوشو شکستن
فاطمه جانم ۴

 

این دم آخر - روضه میخونم
بیا بشین کنارم ای آروم جونم
عباس من ای - نور دو عینم
توو کربلا جون تو و جون حسینم
دعوا میشه سر سرت
برات بمیره پدرت
میاد کنار علقمه
زهرا به جای مادرت  
بعد تو عزیز بابا ‌/ به حسین میشه جسارت
از رو نیزه ها میبینی / میره زینبم اسارت
مظلوم حسین جان ۴

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]