فاطمه الزهرا هجوم به خانه وحی شور ، زمینه بی حیا سیلی زدعلی قاسمی

از شرر میخه
اگه که مادر داره میمیره، زیرِ سرِ میخه
این سرفه های خونیِ شبهاش، از اثر میخه
زیرِ سرِ میخه
بی صدا میسوزه
دارو ندار علی میونِ، شعله ها میسوزه
فاطمه بین آتیشه اما، مرتضی میسوزه
بی صدا میسوزه
بین در و دیوار
همه وجودش داره میسوزه، از ضربه ی مسمار
اونقده قنفذ زده به دستش، که افتاده از کار
بین در و دیوار
وای مادرم 3

 

یکی لگد میزد
یادم نمیره وقتی مغیره، حرفای بد میزد
خودم دیدم دومی با هرچی، دستش اومد میزد
یکی لگد میزد
مغیره میخنده
با دلِ پُرکینه داره دستِ، بابامو میبنده
ناله ی زهرا بُلنده امّا، علیه شرمنده
مغیره میخنده
از رو دلم رد شد
اون بی حیا که در و شکست از، رو مادرم رد شد
یادم نمیره توو کوچه دستش، از رو سرم رد شد
از رو سرم رد شد
وای مادرم 3

 

بی حیا سیلی زد
زهرا حواسش نبود و نامرد، بی هوا سیلی زد
بشکنه دست اونکه جلوی، مجتبی سیلی زد
بی هوا سیلی زد
اینا همش درده
چشای مادر سیاهی میره، رنگ رُخش زرده
اونکه شکست پهلو رو، غرورِ، حسن و لِه کرده
اینا همش درده
مگه زدن داره؟
آخه مگه دختر پیمبر، لایقِ آزاره؟
یه زن هیجده ساله که بچّه، توو شکمش داره
مگه زدن داره؟
وای مادرم 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]