فاطمه الزهرا پس از شهادت زمزمه رو دوش تقديراصغر چرمی

رو دوش تقدير / رفتى شبونه
راحت شدى از / دورِ زمونه
مرگم و  بى ، تو از خدا مى خوام
مى بخشى كه ، در نمياد صدام
فاتح خيبر و كه مى شناسى
حالا ببين ، مى لرزه دست و پام
با اين كه سخته برام روزگارم
با اين كه خورده گره روى كارم
الحمدلله كه زينب رو دارم
واى از غريبى يا زهرا يا زهرا 3

 

گفتم نرو از / خونه عزيزم
گفتم كه بى تو / بهم مى ريزم
خالى شده ، ميون خونه جات
تنگه دلم ، فاطمه جون برات
خودت بگو ، چيكار كنم واسه
بهونه گيری هاى بچه هات
هر شب يتيمات بهونه مى گيرن
خيلى به عشق تو زهرا اسيرن
مى ترسم از دورى تو بميرن
واى از غريبى يا زهرا يا زهرا 3

 

بعد تو كارم / شد گريه زارى
بى تو شرو(ع) شد / بى كس و كارى
بى تو شروع ، شد غصه هاى من
بند نمياد ، اشک چش حسن
قرارمون ، باشه توو قتلگاه
بالا سر ، غريب بى كفن
اون لحظه كه زينبت مى ره از حال
تنها مى مونه حسينت توو گودال
با سم مركب تنش مى شه پامال
واى از غريبى يا زهرا يا زهرا 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]