رقیه سادات شهادت زمزمه النگومو بردنرضا تاجیک

چقد سرده بابا ، هوای خرابه
دیگه خسته م از این ، شبای خرابه 2
دیگه هیچ کسی نیست / بفهمه چی می گم
دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو
دیگه وانمیشه / چشای کبودم
تا که گریه پایین بیاره تبم رو
دیگه دخترت موندنی نیست
دیگه بغضم آروم نمیشه
میخوام در بیام از خرابه - روم نمیشه

 

نبودی ببینی ، توو بازارای شام
بجای النگو ، طناب و رو دستام 2
چه زجری کشیدم / تا زجر و می دیدم
فقط این طرف اون طرف می دویدم
یه جوری منو زد / که دادم دراومد
دیگه بعد از اون هیچ کجا رو ندیدم
دیگه دخترت بیقراره
دیگه توو تنم نا ندارم
میخوام پیش پای تو وایسم - پا ندارم

 

بگو بچه بودی ، کتک خوردی یا نه
زیر تازیونه ، کم آوردی یا نه 2
واسه دختراشون / النگومو بردن
همونایی که یادگار تو بوده
صدایی که با اون / هزار دفعه مُردم
صدا خنده نیزه دار تو بوده
من و هم ببر پیش اصغر
دلم تنگ اون خنده هاشه
منو هم ببر اونجایی که - شمر نباشه

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]