فاطمه الزهرا شهادت زمزمه بازم شال روضهرضا تاجیک

بازم شال روضه ، می‌شینه رو دوشم
ببین که شبیه ، تو مشکی می‌پوشم 2
کجا روضه داری / کجا روضه خونی
کجا هی صدا میزنی مادرت رو
تو هم مثل مولا / شبا بین نخلا
روی شونهٔ چاه میذاری سرت رو
میگن مادرت موندنی نیست
میگن روز مولا سیاهه
یکی نیس بگه مادر ما - بی گناهه


طليعه فاطميه

بازم فاطميه ، دلم بى قراره
بميرم كه مادر ، ضريحى نداره 2
بايد فاطميه / مدينه شلوغشه
بايد مادر ما حرم داشته باشه
چى ميشه شبيه / شباى محرم
توو كوچه خيابون علم داشته باشه
يه عمره اينه آرزومون
با اين آرزو غصه خورديم
ايشالا ببينيم توو صحنت - دسته برديم

 

آتيش گُر گرفته ، داره در مى سوزه
ببين داره محسن ، با مادر مى سوزه
يه سنگى رسيد و / شكست بار شيشه
يكى نيست بگه فاطمه پا به ماهه
گمونم كه روضه / تمومى نداره
آخه بين كوچه غلاف توى راهه
رو ديوار پر از رد خون و ...
رو چادر پر از رد پا بود
تموم اينا اجر عشق - مرتضى بود

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]