حسین الشهید شهادت زمزمه پرچماى عزا(وداع با ماه عزا)رضا تاجیک

خيلى سخته جداشيم از اين پرچماى عزا
خيلى سخته جداشيم از اين هيات و روضه ها
خيلى سخته كه از تن درآرم لباس سيا
با اينكه اين دو ماهو / توو روضه غصه خوردم
شرمنده ام از اينكه / بين روضه نمردم
گرچه لبريز اشكم / گرچه لبريز دردم
شرمنده ام از اينكه / بيشتر گريه نكردم
ای جانم ای حسین ۴

 

گريه كردم دو ماهه با راس روى نيزه ها
گريه كردم از اوج مصيبت توو شام بلا
گريه كردم با بزم شراب و رباب، اى خدا
عادت كردم كه با اشک / روزم رو شب كنم من
عادت كردم توو اين ماه / ياد زينب كنم من
مى بينى اين چشاى / غرق ابر بهارو
هيچ چيزى پر نكرده / جاى اين روضه هارو
ای جانم ای حسین جان ۴

 

مادر زهرا ازت مزد نميخوام وظيفه ام اينه
مادر زهرا مى دونم چشات نوكرو مى بينه
مادر زهرا همينكه من اينجام برام شيرينه
همينكه با حسينم / از سرمم زياده
عمريه كه حسينت / آب و نونم رو داده
خواهشم اينه كه تا / هستم نوكر بمونم
همراه خونواده ام / پشت این در بمونم
ای جانم ای حسین جان ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]