قمر بنی هاشم ، زینب کبری ، حسین الشهید اربعین زمزمه بى تو عباس ببينرضا تاجیک

▪️زبانحال حضرت زینب کبری با علمدار کربلا علیهماالسلام

بى تو عباس ببين بى علمدارم و بى پناه
بى تو عباس ببين كه شده روزگارم سياه
بى تو عباس شكستم ندارم ديگه تكيه گاه
از دستت پرچم افتاد / خيمه غرق عزا شد
پاى يک مشت حرومى / ديگه به خيمه وا شد
اونها كه سر بريدن / وقتى سرهارو بردن
هم زيورها رو بردن / هم معجرهارو بردن
ای وای ای وای اباالفضل۴

 

بى تو عباس شدم بى علمدار و بى احترام
بى تو عباس ببين چى آوردن به روزم توو شام
بى تو عباس مى خورد سنگا جاى تو پاى چشام
دارم صدها شكايت / از محنتها برادر
وقتى هستى توو شهرِ / بى غيرتها برادر  
مى رقصيدن مى ديدن / اولاد مرتضى رو
برپا كردن با اشكم / جشن سرنيزه هارو
ای وای ای وای اباالفضل۴

 

خيلى سخته توو غربت بدون علمدار برى
خيلى سخته ميون يه مشت مردم آزار برى
خيلى سخته اسير باشى و بين بازار برى
ديدم اوج عذاب و / ديدم اشک رباب و
چشمت روشن اباالفضل / ديدم بزم شراب و
دختر مرتضى و / دشنام و ناسزا و
دخترهاى پيمبر / چشماى بی حيا و
ای وای ای وای اباالفضل۴

 

خيلى سخت بود تا هر جا مى ديدم داداش مشک آب
خيلى سخت بود سوال سكينه مى موند بى جواب
خيلى سخت بود گرفتم حلاليت، آه! از رباب
پشت سر ِ سر تو / رو نيزه خوابه اصغر
لبهاش خشكيده مونده / پيش چشم يه مادر
مثل تو اى دلاور / مرد ميدون جنگه
اى واى از بس كه روى / صورتش جاى سنگه
ای وای ای وای اباالفضل۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]