ما سینه چاکِ مکتب حق و حقیقتیم
دیوانه وار ، عاشق قرآن و عترتیم
ما قطرهایم و جانبِ دریاست راهمان
مجذوبِ خاندان بزرگ نبوّتیم
سادات ، جایشان همگی روی چشم ماست
مجذوب کوثریم و غلامِ سیادتیم
ما زنده ایم از قِبَل خونِ لاله ها
با هر نَفَس به یاد شهیدان امّتیم
کشتیسوارهای چراغ هدایتیم
بیرون ز درّههای مخوف هلاکتیم
با عشق بچّههای کریمِ پیامبر (ص)
بر مرکب سعادت و بر بال عزّتیم
گاهی به دست، تیغ بُرنده ؛ گهی قلم
با دشمنان مذهبمان با سیاستیم
خوف از عذاب و شوق به جنّت رفیقِ ماست
در حربگاه دائمیِ عقل و شهوتیم
گاهی اسیرِ دامِ گنه میشویم؛ لیک ...
... اهل انابهایم و دخیل شفاعتیم
ما تشنهایم ؛ تشنهی اکرامِ بی کران
آلودهایم و نوکر ارباب عصمتیم
شیرینی دیانت و دنیا به کام ماست؛ ...
... تا در مسیر دین خدا، گرم خدمتیم
شیرِ حلال و طیّبِ مادر ، چه کار کرد؟!!
... باور نمیکنیم که اهل سعادتیم!
طعمی به پای مزّهی ایمان نمیرسد
باور به روز واقعه داریم ؛ راحتیم
عشقِ حسین و کرببلا در وجودماست
مشمولِ فیض و خِیرِ عظیمِ زیارتیم
خوشبخت، آنکسیست که در اوج لذّت است
با اهل بیت ، ما همه در اوج لذّتیم