حسین الشهید گودال قتلگاه زمزمه رو عرش خدا پا گذاشتیعبدالله باقری

زبانحال با قاتل��
با چکمه چرا داری میری زیارت؟
رو عرش خدا پا گذاشتی چه راحت
نذار زانوت و روی زخم سه شعبه
پاشو بی مروّت
حرومی! / نشستی روی بوسه‌گاه پیمبر
با ناله / بُنیَّ بُنیَّ داره میگه مادر
هنوز جونی داره / نکش خنجرت رو / رو حنجر
حسین جان ۴

 

نریز آب و پیش نگاهش رو خاکا
نچرخون تنِ پاره پاره‌ش رو با پا
نکش صورتش رو ، رو سنگای گودال
جلو چشم زهرا
حرومی / آخه ذبحِ قربونی‌م شیوه داره
تموم کن / داره دست و پا می‌زنه، بیقراره
چرا خولی داره / با خنده یه خورجین / میاره
حسین جان ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]