حسین الشهید گودال قتلگاه زمزمه مُرَمَلُ الدِّمارضا تاجیک

جلو چش مادر، نزن تو دست و پا
دیدی شدی آخر، مُرَمَلُ الدِّما
بُرید جلو چشمام، سرت رو از غفا
یتیمی زود بودش/ برای دخترت
اسیری زود بودش/ برای خواهرت
چه نامرتب شد/ رگای حنجرت
داره خولی میگرده در پی سرت
رفتی و جسارت شد به خواهرت

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]