حسین الشهید شهادت زمزمه تا مقتل تو دویدمعبدالله باقری

لبِ تشنه تا مقتل تو دویدم
یه کم طاقت بیار عمو جون رسیدم
تا بی تابی عمه زینب رو دیدم
پرم رو کشیدم
میام که / نذارم سرت زیر خنجر بیفته
یه وقتی / نشه از سر عمّه معجر بیفته
شده چند دقیقه / اسیریش عقب تر / بیفته
(عموجان حسین وای۳) ۳

 

تویی هم پدر، هم عمو، هم امیرم
میدونی کنارم نباشی می‌میرم
من از صبح پِی فرصتم که تنت رو
توو آغوش بگیرم
تو رو سنگ‌ /‌ زدن،‌‌ ‌‌خون پیشونی چشماتو بسته
نگاه کن / کنارت بابای غریبم نشسته
داره خاک و از موت / میگیره یه پهلو / شکسته
(عموجان حسین وای۳) ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]