خدیجه کبری رحلت زمزمه تنها بمونه دخترعبدالله باقری

برای هیچ خونه ای/ خدا نیاره هیچ وقت
که پر بگیره مادر/ تنها بمونه دختر
اونم توو اوج کودکی
آغوش مادرش رو/ دیگه نداشته باشه
سخته که تنها بشه/ مونس بابا بشه
اونم توو اوج کودکی
ای وای
زهرای اطهر، تو خونه مضطر، میگرده با اشک، دنبال مادر
ای وای
امّ ابیها، میپُرسه بابا، مادر کجا رفت؟، آه و واویلا
آه و واویلا  ۴

 

مادری که میدونه/ عمرش دیگه تمومه
محاله غمگین نشه/ فکر جگر گوششه
حق داره که دعا کنه
دشمن آخه زیاده/ عقده هایی که دارن
تبدیل میشه به کینه/ میترسه که مدینه
این عقده ها سر وا کنه
ای وای
حق داشته خانم، روز تهاجم، هر کینه ای بود، شد شکل هیزم
ای وای
بد سرصدا شد، محشر به پا شد، جوری لگد زد، زهرا فدا شد
آه و واویلا ۴

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]