تخریب بقیع - - -بدون نغمه حرمستانرضا قاسمی

در حریمی که حرم داشت، ولی حالا نیست
آنقدَر خاک نشسته‌ست، که دیگر جا نیست

ابرها گریه کنِ این همه بغضند، ولی
خاک، گِل می‌شود آنجا که هوا بارانی‌ست

عرقِ شرم  نشسته به جبین خورشید
سایبانی که کمی کم کند از گرما، نیست

دل بیچاره‌ی ما خواست دخیلی باشد
بر ضریحی که پُر از پنجره بود؛ اما نیست

چه کسی گفته که «بی سنگِ مزاری» عیب است؟!
یا که بی گنبدِ زرکوب، حرم زیبا نیست؟!

این مکان باغِ بهشت است، اگر چه خاکی‌ست
و به زیباییِ آن در همه‌ی دنیا نیست

بین گردابِ غم از دور، حرم می‌بینیم
ساحلی جز حرم‌آباد، در این دریا نیست

اهل شعریم و شعاریم؛ خیالاتی، نه ... !
پس حرمسازیِ ما در صفِ رویاها نیست

«عربستان»، «حَرَمستان» شود ان‌شالله
آنکه دیروز جفا کرد به ما، فردا نیست

می‌رسد لحظه‌ی موعود و همه می‌بینند
پرچمی جز عَلمِ سبزِ حسن بالا نیست

مردِ رزمیم، نخواهید که پا پس بکشیم
پس بدانید، که «سردارِ جمل» تنها نیست

حرف «صلحِ حسنی» را ببرید آنجا که
بر لبِ مردمِ آن صحبتِ «عاشورا» نیست

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]