ام البنین رحلت بدون نغمه بعدش برای دست سقا گریه کردیمهدی نظری

عمری برای داغ زهرا گریه کردی
هر نیمه شب همپای مولا گریه کردی

در پای تو خاک بقیع از اشک گِل شد
وقتی که گفتی "واحسینا" گریه کردی

اول برای زینب و داغ حسینش
بعدش برای دست سقا گریه کردی

یکبار دیدی که رباب از حال رفته
صدبار مثل موج دریا گریه کردی

دیدی رقیه نیست جای او سکینه
هر بار که میگفت بابا، گریه کردی

خوب است که شام غریبان را ندیدی
با روضه های خار صحرا گریه کردی

حرف سه شعبه آمد و از حال رفتی
دیدی کسی می افتد از پا گریه کردی

گرم عزای بچه های خود نبودی
با گریه های زینب اما گریه کردی

طشت طلا و خیزران را که ندیدی
ابری شدی با حرف زنها گریه کردی

حرف کنیز آمد سکینه زود تب کرد
لطمه زدی هی صورتت را؛ گریه کردی

بی بی  نبودی موی دختر بچه ها سوخت
قد تمام سینه زنها گریه کردی

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]