فاطمه الزهرا کوچه زمزمه خاک کوچه غربتاحسان پیریایی

افتاده راه پرستو به کوی غمها
رو خاک کوچه غربت نشسته زهرا
آسمون عزا گرفته توو این مصیبت تیره و تاره
افتاده رو خاک کوچه از گوش مادر یه گوشواره
میریزه دونه به دونه اشک غم از چشمای ستاره
(پاشو مادر / دیگه راهی نیست تا خونه
چی میبینم / نگاهم پر بارونه) ۲

 

قیامت به پا شد انگار توو راه خونه
اشک غم‌ توو کوچه ها زد دیگه‌ جوونه
صورتش کبوده از ضرب سیلی و چشما وا نمیشه
گوشوارش میون خاکا، نیاد تا مهدی، پیدا نمیشه
همراه علیِ تنها هیچکی شبیه زهرا نمیشه
(پاشو مادر / دیگه راهی نیست تا خونه
چی میبینم / نگاهم پر بارونه) ۲

 

قیامت قامتم! از پا دیگه نشستی
ماه من بگو چرا صورتت رو بستی
دعا کن که من بمیرم نبینم اینجور چشمت کبوده
میپرسم از این نامردم گناه تو فاطمه چی بوده
رو گونَت رد جفای دست پلید و پست و حسوده
(پاشو زهرا / دیگه راهی نیست تا خونه
چی میبینم / نگاهم پر بارونه) ۲

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]