فاطمه الزهرا شهادت ، ولادت بدون نغمه ولیة الله استروح الله قناعتیان

زنی که از جلواتِ بهشت طلعت داشت
زنی که با نفسی حق سرشت وصلت داشت

زنی که خون  نبوت به رگ رگش جاری ...
همان زنی که اگر زن نبود امامت داشت

زنی که طبق روایت ولیة الله است
زنی که جز به علی بر همه ولایت داشت

پدر به بردن نامش بدون عطر وضو
همیشه در همه جا روی لب کراهت داشت

همان که فیض وجودش دلیل خلقت بود
همان که قدِّ بلندای عرش قدمت داشت

زنی که سدره و طوبی از اول خلقت
میان باغچه ی خانه اش اقامت داشت

زنی که بر سر سجاده عطر باران بود
زنی که مخملیِ چادرش طراوت داشت

دو آبگینه و یک کوزه ی سفالی و مَشک
زنی که از گل احساس و عشق خلعت داشت

به جمله های بفرما ... ، به لفظ خوب بگیر ...
به بنده پروری او فقیر عادت داشت

چه عاشقانه غزل های زندگی می خواند
چه عاشقانه بر این زندگی محبت داشت

به لای لاییِ (اشبه اباکِ) او سوگند
به شوهرش چه قدر، فاطمه ارادت داشت

برای ماندن آئینِ عشق و خوشبختی
 چقدر ماندن او در زمین ضرورت داشت

فدای او که در این زندگی کوتاهش
همیشه دغدغه ی لحظه ی شفاعت داشت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]