محمد المصطفی شهادت بدون نغمه پیمبران اولوالعزم در پی‌ات بودندحسین صیامی

همین که دست دعای زمان به سوی تو شد
سیاه بود زمین و سپیدِ روی تو شد

پیمبران اولوالعزم در پی‌ات بودند
چقدر عُمر عزیزان به جست‌وجوی‌ تو شد

که بوده‌ای تو که حتی مسافر شب جهل
اسیر استدلالات خلق و خوی تو شد

الا سپیدی مطلق! الا شمیم بهشت!
جهان پس از تو گرفتار رنگ و بوی تو شد

صدای شیرخدا بود و تو، شب معراج
خدای آینه‌ها گرمِ گفت‌وگوی تو شد

به جز گناه نبودیم و این دو قطره ثواب
اگر قبول شد آری به آبروی تو شد

چه خواستی تو به جز احترام اولادت؟
چه بود پاسخشان؟ بغض در گلوی تو شد

تو شاهد همۀ غصه‌های زهرایی
که هر چه شد وسط کوچه روبروی تو شد

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]