حسین الشهید ورود به کربلا زمینه ، زمزمه دلم‌ گرفته از خاکِ اینجایاسین زندی

دلم‌ گرفته از خاکِ اینجا - غریبه و چه غمناکه اینجا
هوای سنگ و ‌تیر سه شعبه - خدای من خطرناکه اینجا
بریم داداش ۲
می گیره خاک اینجا جَوونِتو
بریم داداش ۲
زینب نبینه چشم ِ غرق خونِتو
 توی دستت بگیر؛ دستای خواهر و
 در بیار از همین؛ حالا انگشتر و
جانم حسین 4

 

داداش٬ زینبت دل نداره - ببینه حنجر ِ شیرخواره ...
جلوی چشمَمه قتلگاه و - غم ِ سه ساله و گوشواره
حسینِ من ۲
دلشوره دارم از ظهر قتلگاه
حسینِ من ۲
بی سر می شی؛‌ منم بی سرپناه
با چه حالی برم؛ غرق خون پیکرت
جا بمونه تنت؛ روی نیزه سرت
جانم حسین 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]