حجت المهدی ، فاطمه الزهرا فراق و وصال ، شهادت بدون نغمه گرمی ات را بده مذابم كنمحمد بیابانی

رو به ويرانی ام خرابم كن
باز با بخششت عذابم كن

رود نه چشمه نه كه مُردآبم
در كوير غمت سرابم كن

قلب من در گناه يخ زده است
گرمی ات را بده مذابم كن

شمع بی غيرت فراق توام
در غمت قطره قطره آبم كن

بنده ای هستم ای عزيز خدا
سر بازار انتخابم كن

خاک پای تو سرمه ی چشمم
خاک پای ابوترابم كن

بدحسابم ولی در اين شب ها
جزء سينه زنان حسابم كن

و اگر شد مرا مدينه ببر
زائر صحن آفتابم كن

مثل پهلو، دل مرا بشكن
مثل قلب علی كبابم كن

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]