حسین الشهید اربعین واحد شب و روز گریون گودالم بهمن عظیمی

شب و روز گریون گودالم     به گوش عالم رسید نالم
نپرس از حال دلم داداش        پریشونه بی تو احوالم
ای یادگار مادرم ، ببین چی آوردی سرم
خدا می دونه بعد تو ، از هر کسی تنهاترم
پاشو ای خد التریب من
بدون تو مُستجیب من
غم دنیا شد نصیب من 2
سالار زینب حسین جانم 4

 

پناه من ، یار مذبوحم       نظر کن به قلب مجروحم
چهل روزه ابریه چشمام     چهل روزه غرق اندوهم
در نمیاد دیگه صِدام ، از شدّت اشک چشام
اون لحظات آخرِت ، بازم تداعی شد برام
با قلب خواهر چه ها کردی
اون لحظه ای که ودا(ع) کردی
منو تو این دشت رها کردی 2
سالار زینب حسین جانم 4

 

فراموشش سخته وللهه               بهم گفتی اول راهه
نگفتی زینب چهل منزل    با شمر و با خولی همراهه
با قاتل و با دشمنت ، با اون که زد تو دهنت
با بی حیایی که گذاشت ، پاشو به روی بدنت
همونایی که سر و بُردن
عبای پیغمبر و بُردن
تا تو رفتی معجر و بُردن 2
سالار زینب حسین جانم 4

 

به دنیای بی تو دلسردم  یکی دو تّا نیست غم و دردم
خودم با دستای لرزونم          جگرگوشَت رو کفن کردم
غنچه ی یاس پرپرت ، جونِشُو داد پای سرت
آخر منم دق می‌کنم ، یه روز شبیه دخترت
به قلبم آتیش کشید و رفت
غم و دردادم و ندید و رفت
به آرزوهاش رسید و رفت 2
سالار زینب حسین جانم

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]