قاسم بن الحسن شهادت زمینه کن نظر مولای منبهمن عظیمی

کن نظر (مولای من) 2 به این دل تنگم
قاسمم (ابن الحسن) 2 آماده ی جنگم
باید از این قفس رهاشم        با غم غربت آشناشم
مقتدای من اکبر توست  عشقم اینه به پات فداشم
عمو جونم ببین تو دستمه نامه ی بابا
عمو جونم ببین مادر منو کرده مهیا
عمو جونم ببین لبریز غم شدم سراپا
غریب عالمین نور دو عین عمو حسینم


تا ابد (مست توام) 2 پای تو می مونم
ای عمو (غصه نخور) 2 که مرد میدونم
تا همیشه تویی امیرم   بی تو از این زمونه سیرم
عاشقونه میگم عموجون        آرزومه برات بمیرم
عمو جونم ببین چشمام شده از غصه گریون
عمو جونم ببین میخوام برم برات بدم جون
عمو جونم ببین دیگه دلم نداره سامون
غریب عالمین نور دو عین عمو حسینم


پا روی (چشمم بذار) 2 که خاک پاهاتم
می کنم (شکر خدا) 2 رو نیزه باهاتم
ای عموجون بیا کنارم          تا ببینی چه حالی دارم
کاش تو این لحظه های آخر  سر روی زانوهات بذارم
عمو جونم ببین پهلوم شبیه مادرت شد
عمو جونم ببین تازه دومادت پرپرت شد
عمو جونم ببین قاسم شبیه اکبرت شد
غریب عالمین نور دو عین عمو حسینم


نذری (اشک چشات) 2 جوونیِ قاسم
از سرِ (نیزه بگیر) 2 نشونیِ قاسم
پیکرم غرق خاک و خونه   دارم از مادرت نشونه
مادرم کاش نبینه قاسم      زیر پاهای این و اونه
عمو جونم ببین نیزه چه کرده با وجودم
عمو جونم ببین از هم گسسته تار و پودم
عمو جونم ببین رو خاک این صحرا سجودم
غریب عالمین نور دو عین عمو حسینم

 

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]