رقیه سادات شهادت زمینه ، زمزمه لطفی کن عمهعبدالله باقری

لطفی کن عمه
بکش دستی به این موی پریشون
لطفی کن عمه
از راه دور داره میرسه مهمون
لباسام و رفو کن عمه جونم     کبودی های جسمم و بپوشون
شب وصاله/ ای عمه زینب
خوبی بدی دیدی حلالم کن که امشب/ شب وصاله
سنگ صبورم/ همه وجودم
تا اینجاشم اگر نبودی مُرده بودم/ سنگ صبورم

دیگه بُریدم/ به غم اسیرم
شبیه زهرا مادرم از دنیا سیرم/ دیگه بُریدم
وای امون ای دل ۴


بابای نازم
میدونی چن شبه که چش به راهم؟
بابای نازم
رو نیزه بود فقط به تو نگاهم
دیدی آوردمت آخر خرابه !؟       با ناله و دعا و سوز آهم
مگه بابایی/ دوسم نداری؟
تو هم یعنی میخوای به من محل نذاری/ بابا بابایی
دارم میمیرم/ پلکات و وا کن
یه بار دیگه بابا رقیه تو صدا کن/ دارم میمیرم
دیگه بُریدم ...


ای باغبونم
عطر باغت چهل منزله پخشه
گلچینِ نامرد
برای باغ تو کشیده نقشه
اثر تازیانه است که میبینی  همه نیلوفرن، عمه بنفشه
روزم سیا شد/ لعنت به این شام
زدن منو هر وقت که گفتم تو رو میخوام/ روزم سیا شد
یتیمی سخته/ شدیم گرفتار
خیلی دیگه بدم میاد از کوچه بازار/ یتیمی سخته
دیگه بُریدم...

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]