قاسم بن الحسن شهادت زمینه شدی مثل اکبر پاره پاره تنرضا رسولی

چقد گفتم به تو، نرو خیمه بمون
شدی تو لاله گون، شدم من نیمه جون
شدی مثل اکبر پاره پاره تن    شده با دیدنت ای خونین بدن
واسم تازه داغ حسن
قاسمم/ چقد شده قد و بالات کشیده
قاسمم/ آه و نالت امونم و بریده 2


نزن انقدر جلو، چش من دست و پا
شکستن پهلوتو، با سم مرکبا
گره انداختی به کارم ای عمو     پاشو ببین حال زارم ای عمو
که خون میبارم ای عمو
قاسمم/ پاشو ببین که رنگ و روم پریده
قاسمم/ آه و نالت امونم و بریده 2


تموم زخمای، تن تو کاریه
بمیرم قاسم، از تنت خون جاریه
چه بلایی آوردن عمو سرت     شده نقش زمین کل پیکرت
فدای جسم پرپرت
قاسمم/ تموم پیکرت از هم پاشیده
قاسمم/ آه و نالت امونم و بریده 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]