حسین من
پاشو که خواهرت، برگشته از سفر
پیروز و سربلند، امّا شکسته پر 2
حسین من
با دست بسته خواهرت گرفته انتقام
برگشته زینبت با لشکرش از فتح شام
ولی دلِ سپاهم و یه داغی سوزونده
یه سردار سه ساله تو خرابه جا مونده
رقیّه رو بردی، بیا منم ببر داداش 3
یه اربعین
علمداری کردم، با بازوی بستم
سختی دیدم امّا، خودم رو نشکستم 2
یه اربعین
ما هم قسم شدیم ظفرمندانه برگردیم
هر مجلس و بزمی که بود حُسینیه ش کردیم
ولی بزم یزید به ماها خیلی سخت گذشت
شراب میریخت کنار رأس تو میون طشت
رو خاک قبر تو، عمرم تموم میشد ای کاش 3
حسین الشهید اربعین واحد ، زمزمه با دست بسته خواهرت گرفته انتقامعبدالله باقری
مرتبط
- حسین الشهید وداع زمزمه عبدالله باقری
- قمر بنی هاشم شهادت واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- حسین الشهید کاروان اسرا زمزمه عبدالله باقری
- حسین الشهید کاروان اسرا واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- علی اکبر شهادت واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- علی اصغر شهادت واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- قاسم بن الحسن - - -واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- عبدالله بن الحسن - - -واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- فرزندان زینب کبری - - -واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- رقیه سادات - - -واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- حسین الشهید ورود به کربلا واحد ، زمزمه عبدالله باقری
- مسلم بن عقیل - - -واحد ، زمزمه عبدالله باقری
نظرات شما