حسین الشهید اربعین شور ، زمینه خسته ترین زائر کرببلا آمدهبهمن عظیمی

خسته ترین زائر کرببلا آمده
خواهر دلخونت از شام بلا آمده
در غم هجرانت از غصه خمیدم ببین
خیز و به چشم خودت موی سپیدم ببین
ای درد و درمانم یا حسین         ای آرام جانم یا حسین
چون شمعی آبم کردی ای سالار من
خانه خرابم کردی ای سالار من
جانم حسین 3


بر سر نی دیده ام دیده ی گریان تو
خیز و ببین گشته ام پاره گریبان تو
رأس پر از خون تو بر سر نی دیده ام
طشت زر و خیزران، مجلس می دیده ام
سرنیزه با حنجرت چه کرد     با پیکر بی سرت چه کرد
نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی
من بمیرم و نبینم زیر خاکی
جانم حسین 3


کی رود از خاطرم خاطره ی قتلگاه
خاطره ی قتل یک تشنه لب بی گناه
خاطره ی خنجر و ضربه به روی گلو
در دل این قتلگاه شد بدنت زیر و رو
وای از سوز آه مادرت       نعل اسب و جسم بی سرت
سهم زینبت شد نصیب دیگران
رأس پاکت شد بازیچه ی این و آن
جانم حسین 3


حق بده از فرط غم پیش تو هق هق کنم
حق بده تا همچنان دختر تو دق کنم
پیش نگاه تو شرمنده ام و سر به زیر
حال خراب مرا بین و سراغش نگیر
از بس که بعد از تو غصه خورد     در بین ویرانه جان سپرد
مثل مادر دستش بر پهلو می گرفت
تا نبینم صورتش را رو می گرفت
جانم حسین 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]