رقیه سادات - - -زمزمه تو از حالم خبر داری؟‌احسان جاودان

تنها توی ویرون، نشستم با غم و زاری
اصلاً بگو بابا، تو از حالم خبر داری؟‌
بابا بابا
امون از داغ شام/ زیاده غصه هام/ شده اشکام مدام
بابا بابا
ببین زنجیر شدم/ حسابی پیر شدم/ دیگه بسّه برام
بابا بابا  (امون از داغ شام) 3

 

گفتم اگه باشی همه دردام میشه درمون
پاهام، روی نیلی م، همه زخمام، میشه درمون
بابا بابا
آوردی باز صفا/ ولی آخه چرا/ بدون ردّ پا
بابا بابا
چرا سوخته موهات/ چرا خونه لبات/ چه کردن دشمنا
بابا بابا     (امون از داغ شام) 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]