علی المرتضی زیارت ، ولادت بدون نغمه سائل همیشه با نگاه او ردیف استایمان کریمی

هر شب به امید می و ساغر نشسته است
آن سائلی که روبروی در نشسته است
 
سائل همیشه با نگاه او ردیف است
پس قبل اسمش قافیه نوکر نشسته است
 
چیز عجیبی نیست در محشر ببینیم
در مسند شاهی اگر قنبر نشسته است
 
روزی به روی دوش او طفل یتیم و...
روزی خودش بر سینه کافر نشسته است
 
افتاد آب از تاب، وقتی دید اسمش
جانانه بر لب های آب آور نشسته است
 
دیدیم ایوان تو را، گفتیم دُر است
این شبنمی که روی پلک تر نشسته است
 
 عالم علی و قلب عالم فاطمه، پس
اینگونه در قرآن حق کوثر نشسته است
 
یک روز می بینیم ما اسم علی را...
روی عقیق سرخ پیغمبر نشسته است
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]