فاطمه الزهرا بستر نوحه ای مانوس آه و دردرضا تاجیک

السلام علیکِ          ایّتها الفاضلهُ الزَکیَه
السلام علیکِ         ایّتها الرَضیهُ المَرضیَه
وای وای ز داغت قلبم غرق آه
وای وای فمَن آذاکِ آذی الله
مادر من مادر کربلا        سیدتی یا خیرَ النسا 2

برخیز از جا یاورم     سایه ی خود را کم نکن از سرم
بی تو مردی بی پناه            با تو امیر و فاتح خیبرم
وای وای تویی نیروی دست من
وای وای تمام بود و هست من
بگو چرا ماه نیلوفری!     گیسوی تو شده خاکستری؟ 2


ای مانوس آه و درد           شده چرا شاخه ی سبز تو زرد
کم کم می فهمد علی     ضربه ی بی هوای ثانی چه کرد
وای وای نشسته زخمی بر رخت
وای وای سکوتت گشته پاسخت
رفتن تو بحث همسایه هاست    بگو به من این چه رسم وفاست؟ 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]