مادر زینب؛ ناخوش احواله
بی صدا هرشب؛ میزنه ناله
درد بازو – درد پهلو – می گیره جون مادرو
گریه داره – بی قراره – این نفسهای آخرو
بلند میشه دس به دیوار می گیره
به درد و غم شب و روزا اسیره
همش دعا می کنه زود بمیره
مادر زینب ...
*****
ظرف این دو ماه؛ آب شده مادر
رو میگیره از؛ محرمش حیدر
توی ماتم – میگه هردم – من فدای امامتم
شکرلله – پای مولا – خم شده قد و قامتم
شکسته شد گل یاس پیمبر
جوونه و خمیده قد مادر
که خیلی زود پیر شده پای حیدر
مادر زینب ...
*****
دیگه این روزا؛ خونه تاریکه
رفتن زهرا؛ خیلی نزدیکه
با چش تر – میگه حیدر – کار تابوت شده تموم
ای بهارم – بی قرارم – داری جون میدی روبروم
با رفتن فاطمه دیگه حیدر
غریب میشه بی کس و یار و یاور
میوفته از پا پهلوون خیبر
مادر زینب ...
