محمد المصطفی رحلت ، بعثت ، ولادت بدون نغمه باید بفهمند این قلمرو جای شیران استایمان کریمی

تو رحمتی، اصلا وجودت راز باران است
خورشید هم با گردش چشم تو حیران است
 
هرم نگاهت گرم تر از آتش زرتشت
از گرمی چشمان تو سلمان، مسلمان است
 
تو رحمةٌ لِلعالَمين هستی، نمی فهند
بی تو جهان تاریک و بی روح است، زندان است
 
اینها نمی دانند هرکس با تو در افتاد
ور خواهد افتاد عاقبت، مغضوب قرآن است
 
هر کس شود منکر تو و اولاد پاکت را
در نطفه اش شک است، پس از نسل شیطان است
 
در بیشه ی آل نبی، جای شغالان نیست
باید بفهمند این قلمرو جای شیران است
 
این بار هم خط  مقدم در دفاع از تو
قلب تمام بچه های پاک سلمان است
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]