لحظه ی میدون رفتنت عمه ها دلخون تواند
وقت رجز خوندن تو دشمنا حیرون تواند
إن تَنکرونی فَأنا فَرعُ الحسن/ سبطِ النبیِّ المصطفی وَ الموتَمَن
هذا حسَینٌ کَالأسیرِ المُرتَهَن
آه از بنی هاشم/ تو فقط قاسم/ بی کس و تنها
آه معرکه جنگ/ زدنت با سنگ/ ظهر عاشورا
آه و واویلا 2
بابات غریب مدینه تو غریب کربلا
صدای گریه ی غریب عالم و بر هم میزنه
روضه خون روضه ی تو خوده امام حسنه
میگه پسرم فدای زخمای تنت/ چرا جای نعل اسب روی بدنت
پسر غریبی غریبونه کشتنت
آه امون از این بلا/ شهید کربلا/ قاسمم بابا
آه شبیه اکبر/ شدی تو پرپر/ زیر دست و پا
آه و واویلا 2
بابات غریب مدینه تو غریب کربلا
قاسم بن الحسن - - -زمینه عمه ها دلخون تواندمحسن حسن آبادی
نظرات شما