جعفر الصادق شهادت زمینه يا فاطمه نواى توبهمن عظیمی

دوباره غربت و تنهایی و بی یاوری
میسوزه قلب پسری            با خاطرات مادرى
دوباره كوچه و يك پيرمرد بى پناه
پاى خسته ميون راه       قلبى لبريز سوز و آه
واى، ميون كوچه، شده باز غوغا
زنده شد داغ، مادرش زهرا
می‌کِشه كوچه، بار اين درد و
دوباره بستن، دست يك مرد و
وای از غریبی و، وای از اهانتا     بى احترامى و جسارتا
ای وای، غریب آقام۳  غریب آقام

نغمه ى بى كسى جارى روى لباى تو
بغضى توى صداى تو                يا فاطمه نواى تو
پشت مركب تو رو پا برهنه ميكشيدن
اشك چشماتو ميديدن     به گریه هات ميخنديدن
واى، بی کس و یاور، با دلی مضطر
تو رو میبُردن، شبیهِ حیدر
مث گل بین، کوچه پژمردی
چند دفعه آقا، به زمین خوردی
آقای بی کسم، همتای حیدری    تو وارث غمای مادری
ای وای، غریب آقام۳  غریب آقام

بهمن عظیمی

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]
    امیررضاپنجشنبه، 15 مرداد 1394 06:45
    سلام .. این سبک و نوا خیلی عالیه .. محرم و امام حسین ع رو هم دارین به همین سبک ؟؟؟ ماجور باشین یاعلی
    مهراندوشنبه، 19 مرداد 1394 13:52
    اقا این پارسال برای شب عاشورا بود اما خیلی ضعیف بود شعرش اما سبک جای کار داره