با هر نفس که اومد/ از سینه ی شکسته
یادم اومد دوباره / تو بین در و دیوار / من دست بسته
پیش چشمم کبودِ روی تو پیدا
بین دشمن تو موندی و منِ تنها
بین کوچه حرامیان به تماشا "واویلا"
یاعَلی شَمَت بی عَدوّی و الأحزان قَصَدوا لِقَتلی
إنکَدَر وَاللهِ دَهری "وا علیا"
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
این روز آخری رو/ لااقل ز من نگیر رو
با زخم روی بازوت/ خونه رو کردی جارو/ تو دست به پهلو
صدای سرفت با گریه می رسه برگوش
زخم سینت رو کرده ای تو فراموش
نمی خوای که جلو زینب بری از هوش؟! "واویلا"
یاعَلی تَنَغَصَ عَیشی فِی البَلاء إنقَطَعَ ظَهری
علیکَ صَبرُ فِی العَزایی "وا علیا"
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
چشمات رو آروم آروم/ می خوای به روم ببندی
وقتی دیدم که بانو / به تابوتت می خندی/ یعنی دل کندی
تو میری و بعد، خوشی برام نمی مونه
بعد تو این، حسینه تشنه می مونه
یادگاریت، لباسی کهنه می مونه "واویلا"
یا حُسَین یا قَدیمَ الإحسان بُنَیَّ ذَبَحوکَ عَطشان
بُنَیَّ طَرَحوکَ عُریان (واحُسَینا)
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
محسن حنیفی
دریافت فایل
ابیات فارسی زبانحال امیرمومنان و ابیات عربی زبانحال حضرت صدیقه طاهره می باشد.
مفاهیم متون عربی:
یادم اومد دوباره / تو بین در و دیوار / من دست بسته
پیش چشمم کبودِ روی تو پیدا
بین دشمن تو موندی و منِ تنها
بین کوچه حرامیان به تماشا "واویلا"
یاعَلی شَمَت بی عَدوّی و الأحزان قَصَدوا لِقَتلی
إنکَدَر وَاللهِ دَهری "وا علیا"
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
این روز آخری رو/ لااقل ز من نگیر رو
با زخم روی بازوت/ خونه رو کردی جارو/ تو دست به پهلو
صدای سرفت با گریه می رسه برگوش
زخم سینت رو کرده ای تو فراموش
نمی خوای که جلو زینب بری از هوش؟! "واویلا"
یاعَلی تَنَغَصَ عَیشی فِی البَلاء إنقَطَعَ ظَهری
علیکَ صَبرُ فِی العَزایی "وا علیا"
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
چشمات رو آروم آروم/ می خوای به روم ببندی
وقتی دیدم که بانو / به تابوتت می خندی/ یعنی دل کندی
تو میری و بعد، خوشی برام نمی مونه
بعد تو این، حسینه تشنه می مونه
یادگاریت، لباسی کهنه می مونه "واویلا"
یا حُسَین یا قَدیمَ الإحسان بُنَیَّ ذَبَحوکَ عَطشان
بُنَیَّ طَرَحوکَ عُریان (واحُسَینا)
إبک لی فَابکِ لِلیتامی 3
محسن حنیفی
دریافت فایل
ابیات فارسی زبانحال امیرمومنان و ابیات عربی زبانحال حضرت صدیقه طاهره می باشد.
مفاهیم متون عربی:
علی جان! دشمن مرا شماتت می کند و بر من جسور شده است و غصه ها کشتنم را قصد نموده اند. به خدا که روزگارم سیاه شده است.
علی جان! در این مصیبت روزگارم تنگ شده و کمرم شکسته است؛ بر تو باد صبر در عزای فاطمه.
ای حسین! ای که احسان و لطفت ابدی است. پسرم عطشان ذبحت نمودند و عریان رهایت کردند.
علی جان! در این مصیبت روزگارم تنگ شده و کمرم شکسته است؛ بر تو باد صبر در عزای فاطمه.
ای حسین! ای که احسان و لطفت ابدی است. پسرم عطشان ذبحت نمودند و عریان رهایت کردند.
