عمو بيا جون رقيه بذا برم جنگ اميه
مي زنه به سينه غم شراره اذن رفتن بده عمو
عمو بيا جون رقيه بذار برم جنگ اميه
به خدا قراري دل نداره اذن رفتن بده عمو
اي تموم اميد من حرف از موندنم نزن
من اوردم براي تو دستِ خط بابام حسن
رسيده وقت انتقام تير و تابوت و قلب خون
يادم نميره با چه بغضي خنده مي زد عدوي دون
انتظارم آخر سر اومد شب وصال دلبر اومد
به خدا شيرين تر از عسل شد مردن پيش پاي تو
انتظارم آخر سر اومد شب وصال دلبر اومد
بگو تو به بابام بوده ام من ياور خيمه هاي تو
با لباس رسول حق مي پرم سوي اكبرت
جون ناقابلم عمو نذر چشماي اصغرت
ستاره بارون شد شب من بَه چه شوري به پا شده
همه وجودم با غم تو اي عمو آشنا شده
پاشو كه دلم بيقراره طاقت غمت رو نداره
بروي تن تو مونده جاي نيزه ها، پاره ي تنم!
پاشو كه دلم بيقراره طاقت غمت رو نداره
پر شده ز خونِ پيكر تو يار غمديده! دامنم
من بميرم كه قد تو توي خيمه زره نبود
قاسمم چي شده حالا قد كشيدي چقدره زود
ديدم تو دستِ شوم صياد دسته اي از موي تو رو
بگو كه از كين كي شكسته دلبرم پهلوي تو رو
احسان جاودان
دریافت سبک
مي زنه به سينه غم شراره اذن رفتن بده عمو
عمو بيا جون رقيه بذار برم جنگ اميه
به خدا قراري دل نداره اذن رفتن بده عمو
اي تموم اميد من حرف از موندنم نزن
من اوردم براي تو دستِ خط بابام حسن
رسيده وقت انتقام تير و تابوت و قلب خون
يادم نميره با چه بغضي خنده مي زد عدوي دون
انتظارم آخر سر اومد شب وصال دلبر اومد
به خدا شيرين تر از عسل شد مردن پيش پاي تو
انتظارم آخر سر اومد شب وصال دلبر اومد
بگو تو به بابام بوده ام من ياور خيمه هاي تو
با لباس رسول حق مي پرم سوي اكبرت
جون ناقابلم عمو نذر چشماي اصغرت
ستاره بارون شد شب من بَه چه شوري به پا شده
همه وجودم با غم تو اي عمو آشنا شده
پاشو كه دلم بيقراره طاقت غمت رو نداره
بروي تن تو مونده جاي نيزه ها، پاره ي تنم!
پاشو كه دلم بيقراره طاقت غمت رو نداره
پر شده ز خونِ پيكر تو يار غمديده! دامنم
من بميرم كه قد تو توي خيمه زره نبود
قاسمم چي شده حالا قد كشيدي چقدره زود
ديدم تو دستِ شوم صياد دسته اي از موي تو رو
بگو كه از كين كي شكسته دلبرم پهلوي تو رو
احسان جاودان
دریافت سبک
