فاطمه الزهرا شهادت بدون نغمه یار من بی من مروغلامرضا سازگار

می‌روی ای همدم خاموش من
چـوب تابوتت بود بر دوش من
ناله یـا فضـه‌ات در گـوش من
روح من از تن مرو           یار من بی من مرو
بی‌تـو گشتــه فاتح خیبر غریب
نه قرارم مانده در دل نه شکیب
گشتــه ذکـرم آیـه امن یجیب
روح من از تن مرو            یار من بی من مرو
من تن بی‌جان و جانم می‌رود
از کفـم روح و روانــم می‌رود
ای خـدا یـار جوانــم می‌رود
روح من از تن مرو          یار من بی من مرو
داغ تو آتش به جانم می‌زند
تازیانــه بــر روانـم می‌زند
قاتـلت زخـم زبانـم می‌زند
روح من از تن مرو         یار من بی من مرو
کشتـــه راه امیـــرالمؤمنین
بی‌تو گردیده علی خانه‌نشین
پای تابوت تو من خوردم زمین
روح من از تن مرو        یار من بی من مرو
ای میـان دشمنـان پــابست من
ای که بگشودی طناب از دست من
نیست شد بـی‌تو تمـام هست من
روح من از تن مرو          یار من بی من مرو

استاد حاج غلامرضا سازگار
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]