حسین الشهید - - -- - -زمزمه سیاه‌پوشان- - -

 امشب به فلک رود خروشم
آوای عــزا رســد به گوشم
افتاده به سینه جنب و جوشم
تــا پیرهــن سیــه بپـوشم
من سینه زن حسین هستم
در حلقۀ مــاتمش نشستم
مظلوم حسین جان(2)
خون دل ما دم حسین است
تنها غم ما، غم حسین است
این ماه محرّم حسین است
هنگامـۀ ماتم حسین است
ما گریه و اشک و آه داریم
مــا پیــرهن سیـاه داریم
مظلوم حسین جان(2)
هنگام عــزا فرا رسیده
سرو قد مصطفی خمیده
رنگ از رخ فاطمه پریده
سرهـا شود از بدن بریده
ایـن مـاه عزاست ایهاالناس
اُفتد ز بـدن دو دست عباس
مظلوم حسین جان(2)
ای فـاطمه صاحب عزایت!
دل عــاشق دشت کربلایت
چشمی!- کـه بگریم از برایت
اشکی که کنم روان به پایت
من در جگرم شراره دارم
داغ تـن پـاره پـاره دارم
مظلوم حسین جان(2)
یـا فـاطمه رو بـه کربـلا کـن
امشب به حسین خود دعا کن
یــاد ســرِ از بــدن جدا کن
در مقتـل خـون، خدا خدا کن
کن گـریه بـرای نور عینت
لب تشنه فدا شود حسینت
مظلوم حسین جان(2)
بـر سینه و سـر بـزن برادر
این ماه ز تیغ و تیر و خنجر
مقتـول شــود عــلیِّ‌‌اکبر
لب تشنه و پاره پاره پیکر
گردیـده حسین کربـلایی
یا حضرت فاطمه کجایی؟
مظلوم حسین جان(2)
در سینه نفس شده شراره
انگار کـه مـی‌کنم نـظاره
بر حنجر طفل شیرخواره
گریم بـه گلوی پاره پاره
ماه عطش است و قحط آب است
شرمنـده ز اصغرش ربـاب است
مظلوم حسین جان(2)

استاد غلامرضا سازگار
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]