با داغ عمو عباس چه خون دلی خوردم
هی نگو عمو تنهاس عمه مگه من مُردم
دستام، دیگه سنگینه روی تنم
باید که جدا بشه از بدنم
عمه زینب زینب زینب
------------------
نماز شهادت رو توی مدینه خوندیم
همه رفیقام رفتند از غافله جا موندم
باید برای عمو کاری کنم
باید برم و اون و یاری کنم
عمه زینب زینب زینب
------------------
دستام و نگیر عمع این وعده اللهه
اگه نوبتی باشه نوبت عبداللهه
دارن شمشیر از غلاف می کِشن
اگه نرسم عموم و می کُشن
عمه زینب زینب زینب
امير حسين الفت