امام و رهبری - - -- - -سخنرانى مقام معظم رهبری در ديدار با مداحان اهل بيت(عليهم‏السّلام)*۱۳۷۰- - -

سخنرانى در ديدار با مداحان اهل‏بيت(ع)، به مناسبت ميلاد مبارك صديقه‏ى كبرى‏ فاطمه‏ى زهرا(س)

5/10/1370

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحيم‏

انّا اعطيناك الكوثر. فصلّ لربّك وانحر. انّ شانئك هو الأبتر.(1)

بشريت، مرهون فاطمه‏ى زهرا(س)

خدا را سپاسگزاريم كه در چنين روز باعظمت و فرخنده و زيبايى، توفيق زيارت شما مادحان و ستايشگران خاندان عصمت و طهارت، مجدداً نصيب ما شد. ما مدعيان آشنايى و معرفت و ارادت به آن بانوى دو عالم، بركات فاطمه‏ى زهرا (سلام‏اللَّه‏عليها) را در سرتاسر ايام حيات خودمان و در جلوه‏هاى گوناگون زندگى مشاهده كرده‏ايم. ان‏شاءاللَّه تداوم اين بركات و تفضلات را تا هميشه‏ى زندگى و پس از مرگ هم ببينيم و حس كنيم و همه‏ى دوستان و مواليان، از آن انوار مطهره مستفيض بشوند.

فيوضات فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏عليها)، به مجموعه‏ى كوچكى كه در مقابل مجموعه‏ى انسانيت، جمع محدودى به حساب مى‏آيد، منحصر نمى‏شود. اگر با يك ديد واقع‏بين و منطقى نگاه كنيم، بشريت يكجا مرهون فاطمه‏ى زهرا (سلام‏اللَّه‏عليها) است - و اين گزاف نيست؛ حقيقتى است - همچنان كه بشريت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعليمات انبيا و پيامبر خاتم(صلّى‏اللَّه‏عليه واله‏وسلّم) است. در هميشه‏ى تاريخ اين‏طور بوده، امروز هم همين‏طور است و روزبه‏روز نور اسلام و معنويت فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏عليها) آشكارتر خواهد شد و بشريت آن را لمس خواهد كرد.

خود را شايسته‏ى انتساب به خاندان رسالت كنيم‏

برادران عزيز! آنچه ما وظيفه داريم، اين است كه خود را شايسته‏ى انتساب به آن خاندان كنيم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله‏ى وابستگان آنها و معروفين به ولايت آنها بودن، دشوار است. در زيارت مى‏خوانيم كه ما معروفين به دوستى و محبت شما هستيم؛(2) اين وظيفه‏ى مضاعفى را بر دوش ما مى‏گذارد.

اين خير كثيرى كه خداوند متعال در سوره‏ى مباركه‏ى كوثر مژده‏ى آن را به پيامبر اكرم داد و فرمود: «انّا اعطيناك الكوثر»(3) - كه تأويل آن، فاطمه‏ى زهرا (سلام‏اللَّه‏عليها) است - درحقيقت مجمع همه‏ى خيراتى است كه روزبه‏روز از سرچشمه‏ى دين نبوى، بر همه‏ى بشريت و بر همه‏ى خلايق فرو مى‏ريزد. خيليلها سعى كردند آن را پوشيده بدارند و انكار كنند، اما نتوانستند؛ «واللَّه متمّ نوره و لو كره الكافرون».(4)

ما بايد خودمان را به اين مركز نور نزديك كنيم؛ و نزديك شدن به مركز نور، لازمه و خاصيتش، نورانى شدن است. بايد با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشويم؛ عملى كه همان محبت و همان ولايت و همان ايمان، آن را به ما املاء مى‏كند و از ما مى‏خواهد. با اين عمل، بايد جزو اين خاندان و وابسته‏ى به اين خاندان بشويم. اين‏طور نيست كه قنبرِ درِ خانه‏ى على (عليه‏السّلام) شدن، كار آسانى باشد. اين‏گونه نيست كه «سلمان منّا اهل‏البيت»(5) شدن، كار آسانى باشد. ما جامعه‏ى مواليان و شيعيان اهل‏بيت(عليهم‏السّلام)، از آن بزرگواران توقع داريم كه ما را جزو خودشان و از حاشيه‏نشينان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه‏نشينان خاك درگه ماست».(6) دلمان مى‏خواهد كه اهل‏بيت درباره‏ى ما اين‏طور قضاوت كنند؛ اما اين آسان نيست؛ اين فقط با ادعا به دست نمى‏آيد؛ اين، عمل و گذشت و ايثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد.

فاطمه‏ى زهرا در عمرى كوتاه، فضايل زيادى را حايز شد

شما ملاحظه كنيد، اين بزرگوارى كه ما امروز ساعتى با شما پاى استماع مدايح و فضايلش نشستيم - كه آنچه گفته شد، قطره‏يى از درياست - در چه سنى اين همه فضايل را حايز شد؟ در چه مدت عمرى اين همه درخشندگى را از خود بُروز داد؟ در عمرى كوتاه؛ هجده سال، بيست سال، بيست‏وپنج سال؛ نقلها متفاوت است. اين همه فضايل، بيهوده به دست نمى‏آيد؛ «امتحنك اللَّه الّذى خلقك قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابره».(7) خداى متعال، زهراى اطهر - اين بنده‏ى برگزيده - را آزمود. دستگاه خداى متعال، دستگاه حساب و كتاب است؛ آنچه مى‏بخشد، با حساب و كتاب مى‏بخشد. او، گذشت و ايثار و معرفت و فدا شدن اين بنده‏ى خاص خود را در راه اهداف الهى مى‏داند؛ لذا او را مركز فيوضات خود قرار مى‏دهد.

بايد در عمل، پيرو فاطمه‏ى زهرا باشيم‏

ما بايد اين راه را برويم. ما هم بايد گذشت كنيم، ايثار كنيم، اطاعت خدا كنيم، عبادت كنيم. مگر نمى‏گوييم كه «حتّى تورّم قدماها»؟(8) اين‏قدر در محراب عبادت خدا ايستاد! ما هم بايد در محراب عبادت بايستيم. ما هم بايد ذكر خدا بگوييم. ما هم بايد محبت الهى را در دلمان روزبه‏روز زياد كنيم. مگر نمى‏گوييم كه با حال ناتوانى به مسجد رفت، تا حقى را احقاق كند؟ ما هم بايد در همه‏ى حالات تلاش كنيم، تا حق را احقاق كنيم. ما هم بايد از كسى نترسيم. مگر نمى‏گوييم كه يك‏تنه در مقابل جامعه‏ى بزرگ زمان خود ايستاد؟ ما هم بايد همچنان كه همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلّة اهله»،(9) از كم بودن تعدادمان در مقابل دنياى ظلم و استكبار نترسيم و تلاش كنيم. مگر نمى‏گوييم كه آن بزرگوار كارى كرد كه سوره‏ى دهر درباره‏ى او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ايثار نسبت به فقرا و كمك به محرومان، به قيمت گرسنگى كشيدن خود؛ «و يؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصه».(10) ما هم بايد همين كارها را بكنيم.

اين نمى‏شود كه ما دم از محبت فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏عليها) بزنيم، در حالى كه آن بزرگوار براى خاطر گرسنگان، نان را از گلوى خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين(عليهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(عليه‏السّلام) - بريد و به آن فقير داد؛ نه يك روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مى‏گوييم پيرو چنين كسى هستيم؛ ولى ما نه فقط نان را از گلوى خود نمى‏بُريم كه به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوى فقرا هم مى‏بُريم!

اين رواياتى كه در «كافى» شريف و بعضى از كتب ديگر در باب علامات شيعه هست، ناظر به همين است؛ يعنى شيعه بايستى آن‏طورى عمل كند. ما بايد زندگى آنها را در زندگى خود - ولو به صورت ضعيف - نمايش بدهيم. ما و از ما بزرگترها كجا، آن آستان بلند كجا؟ معلوم است كه ما حتّى به حدود دوردست او هم نمى‏رسيم؛ اما بايد تشبه كنيم. نمى‏شود در نقطه‏ى مقابل زندگى اهل‏بيت حركت كنيم، ولى ادعا كنيم كه ما جزو مواليان اهل‏بيتيم! چنين چيزى ممكن است؟ فرض بفرماييد كسى در زمان امام بزرگوار ما، از دشمنان اين ملت - كه امام دايم عليه آنها حرف مى‏زد - تبعيت مى‏كرد؛ آيا او مى‏توانست بگويد من تابع امامم؟! اگر چنين چيزى از زبان كسى صادر مى‏شد، آيا شماها نمى‏خنديديد؟! همين قضيه در باب اهل‏بيت(عليهم‏السّلام) هم هست.

با تشريفات و تجمل‏گرايى، نمى‏شود پيرو فاطمه‏ى زهرا بود

ما بايد شايستگى خود را ثابت كنيم. مگر نمى‏گوييم كه جهيزيه‏ى آن بزرگوار چيزهايى بود كه انسان با شنيدن آنها اشكش جارى مى‏شود؟ مگر نمى‏گوييم كه اين زن والامقام، براى دنيا و زيور دنيا هيچ ارزشى قائل نبود؟ مگر مى‏شود كه روزبه‏روز تشريفات و تجمل‏گرايى و زر و زيور و چيزهاى پوچ زندگى را بيشتر كنيم و مهريه‏ى دخترانمان را زيادتر نماييم؟!

اوايل كه گاهى بعضيها مهريه‏ى عقد را يك خرده گران قرار مى‏دادند، ما شوخى مى‏كرديم و مى‏گفتيم شما كه مى‏خواهيد مثلاً فلان قدر سكه قرار بدهيد، پس يكباره بگوييد 72 سكه! اما حالا مى‏بينيم كه تعيين مهريه‏هاى گران‏قيمت، واقعى شده است! واقعاً چه خبر است؟ شما كه پدر آن دختر هستيد، آيا مى‏توانيد ادعا كنيد كه پيرو پدر فاطمه(سلام‏اللَّه‏عليها) هستيد؟ اين‏طورى نمى‏شود؛ ما بايد به حال خودمان فكرى بكنيم.

كارى كنيد كه دلهاى افراد به حقايق زندگى فاطمه‏ى زهرا نزديك شود

حالا چرا اين حرفها را به شما گفتم؟ چون شما مداحيد و بايد برويد اين حرفها را در مدحهاتان در مجالس فاطمه‏ى زهرا(س) به مردم بگوييد؛ والّا شماها كه معلوم است وضعتان چه طورى است. اينها را درباره‏ى فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏عليها) بگوييد. با آن ذوق و هنر و صداى خوش و لحن مطلوب و كيفيت جذاب خوانندگى خودتان، كارى كنيد كه دلهاى ما مستمعان به اين حقايق نزديك شود. اگر فرض كنيم كه ما ابياتى در مقامات معنوى فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏عليها) بخوانيم كه مستمع ما چيزى هم از آن نفهمد و سر درنياورد، معلوم نيست كه او را به فاطمه‏ى زهرا نزديك كند. لازم است ما روزبه‏روز به اين خانواده نزديكتر بشويم. ملت ما از اين طريق خواهد توانست به رسالت خود عمل كند. اين ملت اين‏طورى مى‏تواند آن پيام بزرگ را به دنيا برساند.

بناى حق بايد مرتفع باشد

امروز مى‏بينيد كه وضع دنيا چگونه است. اين كاخهاى مرتفع و خيلى پُر زر و زيور، اما با پايه‏هايى از مقوا، يكى پس از ديگرى دارد فرو مى‏ريزد. اين شوروى، امپراتورىِ بزرگِ به اصطلاح سوسياليستى و كارگرى بود؛ اما آن‏گونه فرو ريخت و در هم مچاله شد! نمى‏شود گفت فرو ريخت؛ اصلاً نابود و له شد! شبيه همين فعل و انفعال، الان در بعضى از جاهاى ديگر دنيا هم دارد انجام مى‏گيرد؛ منتها تا آن وقتى كه آشكار بشود، مقدارى زمان مى‏طلبد. اين تمدنها و زر و زيورهاى ضد حق دارند له مى‏شوند.

بناى حق بايد مرتفع باشد. گمان نكنيد كه اگر باطل به خاطر زوال‏پذيريش از بين رفت، حق به خودى خود و بدون تلاش، در دنيا عَلَم خواهد شد - ابداً - باطل ديگرى سر جايش مى‏آيد؛ مگر آن وقتى كه حق، خود را آن‏چنان كه هست، عرضه كند. اين باطلها مرتب پشت سر هم مى‏آيند و مى‏روند؛ مرتب به وجود مى‏آيند و از بين مى‏روند. طبيعت باطل، زايل شدن و از بين رفتن است. گمان نشود كه اگر باطل از بين رفت، ممكن است اسلام يا حق، بدون تلاش و مجاهدت، بدون تعريف و تبيين، بدون زحمت كشيدنِ من و شما، در دنيا جايگزين باطلها بشود؛ نه، بسته به اين است كه من و شما چه كار كنيم.

پس، بايد از اهل‏بيت همچنان درس گرفت؛ همچنان اين درسها را به مردم داد؛ همچنان تربيت كرد؛ تا بر اثر اين كوششها، مُرّ حق و لُبّ حق بتواند جانشين باطلها بشود.

پروردگارا ! به حق محمّد و آل محمّد، ظهور وليّت را نزديك كن. پروردگارا ! عرض تبريك ما را امروز به آن وجود مقدس برسان. پروردگارا ! قلب مقدسش را از ما خشنود بفرما. پروردگارا ! ما را از ياران و نزديكان و جهاد كنندگان در راه او و به خون غلتيدگان در پيشگاه او قرار بده. پروردگارا ! به حق محمّد و آل محمّد، ما را روزبه‏روز با محمّد و آل محمّد آشناتر بفرما.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‏

 

 


 

1) سوره‏ى كوثر

2) و معروفين بتصديقنا ايّاكم». مفاتيح‏الجنان، زيارت جامعه‏ى كبيره‏

3) كوثر: 1

4) صف: 8

5) بحارالانوار، ج 22، ص 326

6) به حاجب در خلوت‏سراى خاص بگوفلان ز گوشه‏نشينان خاك درگه ماست‏

«حافظ»

7) مفاتيح‏الجنان، زيارت حضرت زهرا(س)

8) مناقب، ج 3، ص 341

9) نهج‏البلاغه، خطبه‏ى 201

10) حشر: 9

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]